اختلال خلق افسردگی

مقدمه
هرچی سنگه مال پای لنگه. خیلی خستم. اصلا چرا به دنیا اومدم؟ کاش هرچه زودتر میمُردم. حوصله هیچ کاری رو ندارم. شب ها نمیتونم بخوابم……
ممکن است این جملات برای خیلی از ما آشنا باشد. کلماتی پر از ناامیدی.
اگر این جملات را از اطرافیانتان میشنوید بهتر است کمی دقت کنید؛ زیرا امکان دارد آنها دچار افسردگی باشند.
افسردگی یکی از اختلال های خُلق می باشد. البته تشخیص این اختلال حتماً باید توسط روانپزشک یا روانشناس صورت گیرد، زیرا بعضی از اختلالات با هم همپوشانی دارند.
افسردگی نشانه های فراوانی دارد و پایه و اساس آن کناره جویی و اندوه شدید می باشد.
افراد افسرده نه تنها خود، زندگی تلخی دارند بلکه اطرافیان خود را نیز دچار عذاب و ناراحتی می کنند.
بنابراین اگر نشانه‌ای از افسردگی در خود یا اطرافیانتان دیدید بهتر است هر چه زودتر با یک روانشناس یا مشاور، مشورت  کنید.
تاریخچه افسردگی
بقراط در حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح اصطلاحات شیدایی و مالیخولیا را برای توصیف اختلالات روانی به کار برده بود. همچنین داستان‌هایی در مورد جنون اَدواری یا خودکشی در قرن‌های پیش نوشته شده است، مثل خودکشی آژاکس در ایلیادِ هومر.
کرپلین نوعی افسردگی را که در اواخر بزرگسالی شروع می شود با عنوان مالیخولیای کهولتی نامگذاری کرد.
با تامل در آثار هنری گذشتگان، مثل نقاشی یا شعر می توان به قدمت اختلال افسردگی در زندگی بشر پی برد.


افسردگی چیست؟
افسردگی حالتی در خلق است که نشانه هایی از قبیل بی حوصلگی، منفعل بودن، بی انگیزگی، بی‌علاقگی و اندوه شدید دارد. این علائم هم روی افکار و هم بر جسم شخصِ افسرده تاثیر گذاشته و باعث بیماری های روانی و جسمانی می شود. افسردگی اختلالی است که شیوع آن به تدریج با ماشینی شدن زندگی انسان ها بیشتر شده است. افسردگی اختلالی رایج ولی بسیار جدی است.
اغلب انسان ها ممکن است در طول زندگی شان، احساس غم و اندوه را تجربه کرده باشند؛ همچنین ممکن است برخی، برهه ای از زندگی خود را در افسردگی به سر برده باشند، اما اگر این تجارب شدت و مدت زیادی نداشته باشد
نمی‌توان به آن افسردگی گفت.
به همین دلیل تشخیص اختلال افسردگی باید توسط روانپزشک، روانشناس یا مشاور صورت گیرد.
افسردگی ممکن است در هر سنی چه نوجوانی و چه بزرگسالی ایجاد شود. اگر علائمی که در بالا ذکر شد به مدت حداقل ۲ هفته در شخصی پایدار ماند، باید حتما به متخصص مراجعه کند.
شایع ترین علائم افسردگی
افسردگی دارای علائم روانی و همچنین علائم جسمانی می باشد. در ادامه به شایع ترین علائم افسردگی اشاره می کنیم.
نشانه های روانی
۱- نگاه بر نقص ها و کمبود ها
۲- عدم تمرکز
۳- سرزنش خود
۴- نامیدی، دلسردی
۵- نگاه منفی به امور
۶- گوشه گیری
۷- بی توجهی به ظاهر و قیافه
۸- بی علاقگی
۹- احساس بی ارزشی
۱۰- احساس گناه
۱۱- تمایل به مرگ
۱۲- افکار خودکشی
نشانه های جسمانی
۱- کمبود انرژی و خستگی
۲- نیروی کم
۳- دردهای جسمی
۴- بدخوابی
۵- کم خوابی
۶- پرخوابی
۷- بی اشتهایی
۸- پراشتهایی
۹- بی میلی جنسی
۱۰- کندی روانی – حرکتی
۱۱- بیقراری روانی – حرکتی


چرا به افسردگی مبتلا می شویم؟
طبق مطالعات دانشمندان، بعضی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانشناسی می تواند باعث اختلال افسردگی شود. همچنین عوامل فردی یا خانوادگی، ضربه های روحی – روانی، شوک پس از حادثه، تغییرات اساسی در زندگی، بعضی از بیماری های جدی، استفاده از بعضی داروها، مشکلات زندگی، از دست دادن و سوگ، آسیب های دوران کودکی، خشونت و آزار جسمی و جنسی به خصوص در کودکی نیز از عوامل ایجاد کننده اختلال افسردگی هستند.

طبقه بندی کلی افسردگی
در این نوع اختلال، نشانه ها کاملا مشخص بوده و شدیدتر از یک پاسخ هنجاری در برابر ضایعه هستند. بر اساس جدیدترین پژوهش ها در حیطه آسیب های روانی، اختلال افسردگی بر چند دسته تقسیم شده است:
۱اختلال افسردگی اساسی )دوره ای(
ملاک های تشخیصیDSM-5 برای اختلال افسردگی اساسی در ذیل ذکر شده است:
● خلق غمگین یا فقدان لذت در فعالیت های روزانه
● خواب بسیار زیاد یا بسیار اندک
● کندی یا بی قراری روانی – حرکتی
● کاهش وزن یا تغییر اشتها
● فقدان نیرو و انرژی
● احساس بی ارزشی یا گناه شدید
● مشکل در تمرکز، تفکر یا تصمیم گیری
● افکار در مورد مرگ یا خودکشی


به دلیل این که نشانه ها برای دوره‌ای وجود دارند و بعد از مدتی از بین میروند، اختلال افسردگی اساسی یک اختلال دوره ای است. این اختلال با دوره های شدیدی که حداقل ۲ هفته دوام می یابند، مشخص می شود.
با گذشت زمان، یک دوره معمولاً از بین می رود، ولی در صورتی که درمان نشود ممکن است برای ۵ ماه یا بیشتر طول بکشد.
۲اختلال افسردگی پایدار ) افسرده خویی، افسردگی مزمن(
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال افسردگی پایدار در ذیل ذکر شده است:
●اشتهای ناچیز یا پرخوری
●خواب بیش از حد یا کمتر از اندازه
●عزت نفس پایین
●نیرو یا توان اندک
●مشکل در تمرکز یا تصمیم گیری
●احساس ناامیدی
نشانه ها در هیچ دوره ای، بیش از دو ماه غایب نیستند.
خُلق افسرده در قسمت عمده روز و در بیش از نیمی از اوقات به مدت دو سال )برای کودکان و نوجوانان، یک سال) درافراد افسرده خو قابل مشاهده است. دست‌کم در خلال این مدت حداقل دو تا از موارد بالا دیده می شود.


۳اختلال ملال پیش از قاعدگی
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال مَلال پیش از قاعدگی در ذیل ذکر شده است:
●نا استواری عاطفی
●تحریک پذیری
●خُلق افسرده،نومیدی، یا افکار خود سرزنشگر
●اضطراب
●اُفت علاقه به فعالیت های رایج
●مشکل در تمرکز
●فقدان نیرو یا توان
●تغییر در اشتها، پرخوری یا هوس های غذایی
●خواب بیش از اندازه یا ناچیز
●احساس ذهنی از پا درآمدن یا از دست دادن کنترل
●نشانه های جسمی نظیر دردناک شدن یا متورم شدن پستان ها، درد مفاصل یا عضلات، ورم یا اضافه وزن
در بسیاری از چرخه های قاعدگی دست کم ۵ مورد از نشانه های بالا در هفته آخرِ پیش از قاعدگی وجود داشته و در عرض فقط چند روز بعد از شروع قاعدگی بهبود می یابد.
نشانه ها منجر به پریشانی یا به هم ریختن آشکار کارکردهای بیمار می شوند. نشانه ها را می توان با استفاده از درجه بندی های روزانه در خلال ۲ دوره قاعدگی تایید کرد.
در صورتی که از داروهای ضد بارداری استفاده نشود نشانه ها پدیدار می شوند.
نکته مهم: نشانه ها صرفاً نوعی تشدید علایم یک اختلال خُلقی، اضطرابی یا اختلال شخصیتی دیگر نیستند.


۴اختلال بی نظمی خُلق ایذایی
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال بی نظمی خُلق ایذایی در ذیل ذکر شده است:
●قشقرق هایی که با سطح تحولی )فرد( همخوانی ندارند.
● این قشقرق ها معمولاً دست کم ۳ بار در هفته اتفاق می‌افتند.
● در بین این از کوره در رفتن ها، خُلق منفی وجود دارد و سایرین می توانند در اکثر روزها آن را مشاهده کنند.
● این نشانه ها دست کم به مدت ۱۲ ماه نمایان هستند و هیچ وقت در هر دوره، بیش از سه ماه برطرف نشده اند.
● قشقرق ها یا خُلق منفی دست کم در دو زمینه متفاوت دیده می شوند)خانه، مدرسه یا در کنار همسالان) و حداقل در یکی از این بافت ها به صورت شدید ظاهر می شوند.
● سن آغاز ۶ سالگی به بالا است.)یا می‌توان از سطح رشدی معادل آن استفاده کرد(
● پیش از ۱۰ سالگی است.
منظور از قشقرق در موارد بالا، از کوره در رفتن های مکرر و شدید، از جمله اظهارات کلامی یا رفتاری خشم آلود که از لحاظ شدت یا دیرش، تناسبی با محرک فراخوان ندارد؛ میباشد.
۵اختلال عاطفی فصلی یا حزن زمستانی
ملاک تشخیصی DSM-5 در اختلال عاطفی فصلی در ذیل ذکر شده است:
● بیمار در دو زمستان متوالی دچار افسردگی شده و نشانه ها در فصل تابستان از بین میروند.
تصور بر این است که اختلال عاطفی فصلی با تغییرات سطح ملاتونین در مغز ارتباط دارد. ملاتونین انحصاراً به چرخه های تاریک – روشنایی حساسیت دارد و فقط در طی دوره های تاریکی آزاد میشود. افرادی که به اختلال عاطفی فصلی مبتلا هستند، نسبت به افراد غیر مبتلا به این اختلال، تغییرات بیشتری از ملاتونین را در زمستان نشان میدهند.


۶افسردگی در بیماران قلبی عروقی
با توجه به دستاوردهای جدید و ذکر شده در DSM-5، اساساً بسیار شایع است که افسردگی به دنبال بیماری قلبی – عروقی پدیدار شود.
سلامت قلبی – عروقی نه‌ تنها پیش‌بینی‌کننده افسردگی است بلکه برعکس آن نیز صادق می باشد، یعنی افسردگی هم می تواند سلامت قلبی – عروقی را پیش‌بینی کند.
نکته مهم: بهتر است بیمارانی که دچار بیماریهای قلبی – عروقی می شوند، به موازات درمان خود، به متخصصین روانشناسی نیز مراجعه کنند.
افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان بر اساس ضعیف، متوسط یا شدید بودن آن، چند روز بعد از زایمان شروع شده و ممکن است تا چند ماه بعد از زایمان ادامه داشته باشد.
علائم این نوع افسردگی در حالت ضعیف ممکن است، حساسیت زیاد، گریه، خواب آلودگی و بی اشتهایی، در نوع شدیدتر اضطراب زیاد در مورد سلامتی کودک، احساس بی ارزشی، احساس ناتوانی و در موارد خیلی شدیدتر، توهم و هذیان باشد.

البته نوع بسیار شدید افسردگی پس از زایمان، ممکن است از هر هزار نفر یک مورد باشد.


علل افسردگی پس از زایمان
عوامل مختلفی در ابتلا به افسردگی پس از زایمان می تواند نقش داشته باشد از جمله:
۱- اضطراب در دوران بارداری
۲- اعتماد به نفس پایین
۳- احساس ضعف وناتوانی در مراقبت از کودک
۴- تنها بودن مادر و نداشتن حامی
۵- فقر و وضعیت بد اقتصادی
۶- فقدان حمایت از جانب همسر
۷- عدم رضایت از زندگی مشترک
۸- داشتن نوزاد بی قرار
۹- فاصله کم بین بارداری
۱۰- بیماری زمینه‌ای مادر
۱۱- نارضایتی از جنسیت فرزند
۱۲- اختلالات هورمونی

تشخیص افسردگی
اگر در خود یا اطرافیانتان یکی از علائمی که در بالا ذکر شد مشاهده کردید، باید حتماً به روانپزشک یا روانشناس مراجعه نمایید.
اصولا با ارزیابی متخصصین و مصاحبه و انجام آزمون های مختلف، اختلال افسردگی مشخص شده و پس از آن درمان شروع میشود.
با اینکه افسردگی اختلالی شایع و گاهی پیچیده می باشد ولی اگر بیماران به موقع به متخصص مراجعه و به طور مستمر درمان را دنبال کنند، میزان بهبودی این بیماری بسیار بالاست.
تفاوت های جنسی در افسردگی
افسردگی اساسی اغلب در زنان دو برابر مردان است؛ البته این آمار با توجه به نوع فرهنگ متغیر می باشد. شواهد حکایت از آن دارند که نسبت های جنسیتی برای افسردگی در فرهنگ هایی پر رنگ تر هستند که نقش های جنسیتی سنتی تری در آنها رواج دارد.
برای روشن شدن این موضوع به چند عامل اجتماعی و روانی که منجر به افسردگی در زنان میشود اشاره میکنیم:
● دخترها دوبرابر پسرها در خطر بهره‌کشی جنسی در دوران کودکی هستند.
● در بزرگسالی، زنان بیشتر از مردان در معرض محرک های تنش‌زای مزمن مانند فقر، مسئولیت مراقبت از فرزندان و مراقبت از اعضای بیمار خانواده می باشند.
● نقش های اجتماعی جا افتاده در میان دختران ممکن است باعث شدت یافتن نگرش‌های منفی و سرزنش خویش در خصوص ظاهر فیزیکی شان شود؛ دختران نوجوان نگرانی بیشتری در مورد تن انگاره ی خویش دارند و این عامل ظاهراً با افسردگی مرتبط است.
● نقش های اجتماعیِ سنتی ممکن است مانع جستجوی زنان برای کسب برخی فعالیتهای پاداش دهنده باشد که جامعه آنها را )زنانه( تلقی نمی کند.
● حضور محرک های تنش زای مزمن و محرک های تنش‌زای دوران کودکی و همچنین اثرات هورمون های زنانه، در افسردگی زنان نقش دارد.
● با توجه به اینکه زنان در روابط بین فردی خود بیشتر بر کسب تایید و صمیمیت تکیه دارند، ممکن است در برابر محرک های تنش زای بین فردی، واکنش شدیدتری از خود نشان دهند.
نکته مهم: با تمامی این احوالات، تفاوت های جنسی در افسردگی با عوامل مختلفی ارتباط دارند. یادمان باشد که احتمال ظهور سایر اختلال ها مثل سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت جامعه ستیز در مردها به مراتب بیشتر است. بنا بر این، درک تفاوت های جنسیتی در آسیب‌های روانی احتمالاً مستلزم توجه به چندین عامل خطر بار و نشانگان متفاوت خواهد بود.

میزان شیوع اختلال افسردگی
اختلال افسردگی اساسی، یکی از شایع ترین اختلال های روانی است. این نوع افسردگی در زنان دو برابر مردان است، همچنین در بین کسانی که فقیر هستند سه برابر سایر افراد است.
شیوع افسردگی به طور چشمگیری در فرهنگ های متفاوت فرق میکند.
همچنین موقعیت جغرافیایی و تغذیه در شیوع افسردگی نقش مهمی دارد، به طور مثال کسانی که از خط استوا دورتر زندگی می کنند بیشتر دچار افسردگی می شوند، یا افرادی که مصرف سرانه ی ماهی آنها بالاست، کمتر در معرض افسردگی هستند.
پیشگیری از افسردگی
با اینکه هیچ راه دقیق، حتمی و مطمئنی برای جلوگیری از افسردگی وجود ندارد؛ ولی بعضی از کارها احتمال خطر ابتلاء به افسردگی را کاهش میدهد مانند:
۱- کنترل استرس
۲- بالا بردن اعتماد به نفس
۳- بالا بردن تاب آوری
۴- ورزش مستمر
۵- تغذیه مناسب
۶- خواب کافی
۷- گذراندن وقت با خانواده و دوستان
۸- مشورت با متخصص و یافتن راه حل مناسب در مواقع بحرانی
۹- مراجعه به روانپزشک و روانشناس در صورت مشاهده علائم افسردگی
۱۰- عدم مصرف مواد مخدر، الکل و داروهای روانگردان

سخن پایانی
با اینکه افسردگی اختلالی شایع و رایج است، ولی درمان نشدن آن منجر به آسیب های شدید و غیرقابل جبران جسمی و روانی در بیمار می شود؛ پس بهتر است با مشاهده ی یکی از علائم ذکر شده در مقاله بالا مانندِ ناامیدی، اضطراب و بیقراریِ بیش از دو هفته، حتما از متخصص کمک بگیریم.
قطعاً با کمک گرفتن از متخصص مجرب و حضور مستمر در جلسات روان درمانی، بهبودی حاصل خواهد شد.

منابع
– آسیب شناسی روانی DSM-5
جرالد دیویسون/جان نیل/ان ام. کرینگ/شری ال. جانسون
ترجمه دکتر مهدی دهستانی
mayoclinic.org –

  • رضوان جعفری درمانگر زوج و خانواده

نیاز به مشاوره دارید؟ فقط باید فرم زیر را پر کنید

درخواست مشاوره

"*"فیلدهای ضروری را نشان می دهد

نام و نام خانوادگی

دیدگاه‌ خود را بنویسید