مقدمه
آزمون های روانی یکی از ابزارهای پژوهشی بسیار مهم در روانشناسی میباشند.
آزمون های روانی در کنار مصاحبه به روانشناس کمک می کند اطلاعات گستردهای درباره افراد به دست آورد و انجام آن ها بسیار سهل است.
بعضی اطلاعات روانشناختی در مورد ناتوانایی ها و مشکلات افراد از طریق آزمون های روانی به دست می آید.
با کمک آزمون های روانی می توان انواع توانایی ها، رغبت ها و نگرش ها را اندازه گیری نمود.
آزمون های روانی نه تنها در محیط های نظامی، مدارس و روانشناسی بلکه در صنعت و تجارت نیز به عنوان ابزار هایی برای درجه بندی میزان کار آیی کارکنان بخش های مختلف صنعتی و تجاری به کار میرود.
تعریف آزمون های روانی
آزمون های روانی وسیله ای هستند عینی و استاندارد شده برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار یا ویژگی آدمی مثل: هوش، شخصیت، خلاقیت، استعداد و علایق. انسان ها با هم متفاوت هستند و همچنین یک فرد در طول زندگی خود در شرایط مختلفی به سر می برد، تجربه ها و دانش افراد در حال تغییر است. این تغییرات ممکن است سریع نباشند و آرام آرام صورت گیرند، بنابراین ویژگیهای شخصیتی روی طیف است و بر روی یک طیف حرکت می کند.
با کمک آزمون های روانی می توان تفاوت های فردی را شناخت و پس از شناخت نیز می توان از آزمون های روانی برای تقویت مهارت ها کمک گرفت.
آگاهی داشتن از افراد در راه کمک به آنها، این امکان را فراهم میکند تا افراد در جای مناسب خود قرار گیرند و در زندگی از رضایتمندی بالایی برخوردار شوند.
اگر انسان در همه مراحل زندگی در جای مناسب خود قرار بگیرد حالش خوب و کارآمدی اش بالاست، و همچنین اگر در جایگاهی باشد که هماهنگ با دانش و قابلیت هایش نباشد، با تمام تلاش باز احساس سرخوردگی می کند و برعکس اگر توانایی اش بالاتر از جایگاهش باشد، حس خوبی ندارد.
با توجه به موضوعات ذکر شده به اهمیت آزمون های روانی در زندگی پی می بریم.
تاریخچه آزمون های روانی
بشر همیشه به دنبال شناخت تفاوتهای فردی انسانها بوده و برای رسیدن به اهداف مختلفی نیاز به آزمودن همواره احساس میشد. آزمایش و امتحان در همه مراحل و مقاصد مختلف زندگی آدمی قدمتی به اندازه تاریخ زندگی بشر دارد. داستانهای برگرفته از تاریخ نشان میدهد در زمینه ورزش در یونان قدیم آزمون های متعددی بر روی افراد برای شناخت استعدادها و توانایی هایشان انجام می شده است. همچنین در قرون وسطی برای پذیرفته شدن در شغلی، باید مراحل آزمایشی فراوانی طی میشد تا صلاحیت فرد ثابت گردد.
شناخت پیچیدگی های روانی، اولین بار در سال ۱۸۷۹ توسط ویلهلم وونت در آزمایشگاهی در شهر لایپزیک آلمان انجام گرفت.
فرانسیس گالتون یکی از اولین کسانی است که در مورد اندازه گیری تفاوت های فردی مطالعه کرد؛ مطالعات او بعدها توسط کارل پیرسون توسعه یافت.
در سال ۱۸۹۰ اصطلاح “تست روانی” برای اولین بار توسط جیمز مک کین کِتِل وارد روانشناسی شد. در سال ۱۹۰۵ آلفرد بینه آزمونی را منتشر کرد که ۳۰ سوال داشت و سه کارکرد شناختی یعنی قضاوت، درک و فهم و استدلال را اندازه گیری می کرد.
در سال ۱۹۰۸ این آزمون با تجدید نظر، توسعه یافت و مفهوم سن عقلی در آن مطرح شد. آلفرد بینه در سال ۱۹۱۱ آخرین مقیاس هوش خود را منتشر کرد، بنابراین میتوان بینه را پدر آزمون های روانی نامید زیرا مفهومی که او از اندازه گیری هوش ارائه کرد برای دستیابی به هدف های عملی به کار رفت.
سپس در جنگ جهانی اول برای سنجش افرادی که می خواستند وارد ارتش آمریکا شوند لزوم یک آزمون هوش گروهی احساس شد و به همین منظور برای اولین بار آزمون هوش با پرسش های چند گزینه ای توسط آرتور اُتیس طراحی شد پس از آن طراحی آزمون های شخصیت مورد توجه قرار گرفت.
در جنگ جهانی اول ارتش آمریکا برای تشخیص افراد نظامی مبتلا به روان رنجوری به آزمون شخصیت نیاز پیدا کرد که توسط رابرت وود وُرث این آزمون تهیه شد.
آزمون های روانی در آن زمان نه تنها در ارتش و مدرسه بلکه در تجارت و صنعت نیز برای آزمایش میزان کارآمدی پرسنل بخش های مختلف به کار بسته میشد.
امروزه آزمون های روانی به عنوان ابزار مهمی برای سنجش هوش، استعداد های خاص، پیشرفت تحصیلی، تشخیص اختلال ها و ناهنجاری های روانی و شخصیتی در حوزه های مختلف به کار میرود.
هدف های کلی کاربرد آزمون های روانی
۱– پیش بینی
با استفاده از آزمون مناسب می توان دریافت که آیا آزماینده ویژگی لازم برای هدفی خاص را داراست یا خیر. بنابراین در جایی که ما نیاز به تصمیم گیری داریم آزمون به ما کمک می کند که تصمیم درستی بگیریم
۲– گزینش
آزمون به ما کمک می کند دریابیم که با توجه به یک سری از ویژگی ها، افراد نسبت به جایگاه خاص )مورد هدف( مناسب هستند یا خیر
۳– طبقه بندی
آزمون به ما کمک می کند که افراد را بر اساس ملاک های خاصِ منطقی در گروه های مختلف قرار دهیم. در درمان نیز بعد از طبقه بندی می توانیم روش درمانی مناسبی برای کمک به افراد انتخاب کنیم
۴– ارزشیابی
با آزمون متوجه می شویم بین چند روش درمانی یا آموزشی کدام برای شخص مناسب تر است، یا اگر از روشی استفاده شده، به کمک آزمون در میابیم که آیا آن روش مناسب بوده است یا خیر
طبقه بندی کلی آزمون های روانی
براساس دیدگاه های مختلف آزمون ها به چهار طبقه تقسیم می شوند:
۱– طبقه بندی از لحاظ عملکرد
این دیدگاه جنبه بنیادی دارد و در همه کتاب های پسیکوتکنیک مورد قبول واقع شده است.
به عنوان مثال میگویند که فلان آزمون، استعداد، هوش، رغبت، شخصیت و…. فرد را اندازه می گیرد
۲– طبقه بندی از لحاظ شیوه کاربرد
در این دیدگاه آزمون های روانی به دو دسته ی آزمون های فردی و آزمونهای گروهی تقسیم می شوند
۳– طبقه بندی از لحاظ هدف عملی
از لحاظ هدف عملی می توان آزمون های روانی را به دو گروه تقسیم کرد:
● آزمونهای تشخیصی
هدف این گروه این است که حالت فعلی آزمون دهنده را تعیین نموده تا بتوانند اقداماتی را در مورد او انجام دهند، مثل شیوه درمانی
● آزمونهای پیش بینی
هدف این گروه این است که پیش بینی نسبتاً طولانی مدتی را در مورد آزمون دهنده نمایند، مثل آزمونهای راهنمایی شغلی، آزمونهای راهنمایی تحصیلی
۴– طبقه بندی از نظر ماهیت محتوا
از نظر ماهیت یا محتوای ظاهری نیز میتوان دو نوع آزمون را نام برد:
● آزمون های کلامی
این گروه سعی می کنند توانایی آزمون دهنده را در زبان گفتاری و نوشتاری اندازه بگیرند که البته بیشتر درک کلام مطرح است نه طرز بیان
● آزمون های غیر کلامی
این گروه سعی می کنند توانایی های ملموس و واقعیت های عملی را اندازه بگیرند، به خصوص زمانی که به کار بردن آزمون هایی که زبان گفتاری و زبان نوشتاری را اندازه می گیرند امکان پذیر نباشد، مثل گرفتن آزمون از کودکان خردسال، نابهنجار، ناشنوایان و افراد بی سواد، و یا زمانی که اندازه گیری توانایی هایِ لازم برای مشاغل فنی مورد نظر است
دسته بندی آزمون های روانی
۱– براساس نوع اجرا
● آزمونهای فردی
یک پاسخ دهنده یا آزماینده آزمون را انجام میدهد
● آزمون های فردی رایج
– آزمون TAT
– آزمون رورشاخ
– آزمون CAT
– آزمون سانتوچی
– آزمون های نقاشی
– آزمون های حملات ناتمام
● آزمونهای گروهی
بیشتر از یک آزماینده آزمون را انجام می دهند
● آزمون های گروهی رایج
– کلیه تستهای پیشرفت تحصیلی
– تست های هوشی: ریون، کتل
– تست های شخصیت: MMPI، بِک، میلون، CPI، وودوُرث، NEO
۲– بر اساس چگونگی تهیه آزمون ها )دقت(
● عینی میزان شده یا استاندارد
● معلم ساخته
۳– بر اساس موضوع
● رغبت
● شخصیت
● مهارت )پیشرفت هوش و استعداد یا توانایی(
۴– بر اساس محتوا
● استعداد
● بالینی
● شخصیت
● فرافکنی شخصیت
۵– بر اساس فرهنگ
● وابسته به فرهنگ ) اکتسابی و محیطی(
● غیر وابسته فرهنگ ) غریزی یا ارثی(
۶– بر اساس میزان دشواری
● دشواری یکسان ) سرعت(
● دشواری فراینده ) آزمون قدرت یا توانایی(
۷– بر اساس نوع پاسخ
● محدود پاسخ یا بسته پاسخ
● نامحدود پاسخ یا باز پاسخ
۸– بر اساس نظریه زیربنایی یا مفروضه زیربنایی
● آزمون های عینی یا تحلیلی
● آزمون های ترکیبی یا فرافکن
۹– بر اساس فرم یا شکل
● مداد و کاغذی
● عملکردی
۱۰– بر اساس زمان
● زمان محدود ) سرعت (
● نامحدود زمان
۱۱– بر اساس ماهیت
● غیرکلامی
● کلامی
فواید آزمون های روانی
آزمونهای روانی به عنوان ابزار های اندازه گیری در حوزه روانشناسی، فواید بسیاری دارند از قبیل:
۱– ارزیابی و اندازه گیری
آزمون های روانی کمک می کنند عملکرد و وضعیت روانی افراد ارزیابی و اندازه گیری شوند. این ارزیابی ها میتوانند از جمله: اندازه گیری سطح توانایی، هیجانات، نگرش ها و الگوهای رفتاری باشند؛ همچنین آزمون ها کمک می کنند بررسی دقیقی از ویژگی های شخصیتی افراد به عمل آید. آزمونهای روانی، ارزیابی مشکلات روانی و خصوصیات افراد را تسهیل نموده و در تشخیص و درمان مشکلات روانی راه را برای روانشناسان و مشاوران هموار مینماید.
۲– شناخت بهتر خود
آزمون های روانی کمک می کنند تا فهم بهتری از خصوصیات، تمایلات، نقاط قوت و ضعف و مهارت های خود پیدا کنیم و این شناخت می تواند در تصمیم گیری های زندگی و بهبود بخشیدن به ارتباطات، مدیریت استرس و توسعه شخصیتی به ما کمک کند.
۳– افزایش آگاهی
آزمونهای روانی به ما کمک می کنند درک عمیق تری از خود و دیگران پیدا کرده و در بهبود روابط بین فردی و انسانی ما را یاری می دهند. همچنین این آگاهی باعث میشود تا رفتار ها و واکنش های خود و اطرافیانمان را درک کرده و روابطمان را بهبود بخشیم.
۴– مشاوره و روان درمانی
آزمونهای روانی در فرآیند مشاوره و روان درمانی به عنوان ابزارهایی هستند که به مشاور و روانپزشک کمک میکنند در تشخیص و درمان اختلالات روانی دقیق تر باشند و همچنین مقدار پیشرفت و تغییر را در طول درمان مشخص میکنند.
۵– ارتقاء توسعه شخصی
آزمون های روانی به ما کمک می کنند در راه بهبود و توسعه شخصیت خود قدم برداشته و با شناسایی نقاط قوت و ضعفمان برنامه و راهکارهای مناسبی برای پیشرفت شخصی خویش تعیین کنیم.
سخن پایانی
با توجه به مطالب ذکر شده نسبت به اهمیت آزمون های روانی در شناخت عمیق خود، بالا رفتن سطح نگرش، بهبود کیفیت روابط انسانی، تقویت نقاط قوت، اصلاح نقاط ضعف، تشخیص و درمان اختلالات شخصیتی و روانی آگاهی پیدا کردیم.
آزمون هوش هیجانی (EQ) بار–آن
قبل از آشنایی با آزمون هوش هیجانی بار-آن بهتر است بدانیم هوش هیجانی چیست؟
تعریف هوش هیجانی
هوش هیجانی یعنی توانایی شخص در آگاهی به هیجانات خود و توانایی تشخیص هیجانات دیگری و توجه به آن دو در روابط بین فردی.
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند از مهارت های بین فردی خوبی برخوردارند.
هوش هیجانی (EQ) برخلاف بهره هوشی (IQ) قابل افزایش و یادگیری است.
نتایج آزمون هوش هیجانی (EQ) زمانی روایی خواهد داشت که فرد با صداقت پاسخ دهد.
آزمون هوش هیجانی مجموعهای از صلاحیت ها و مهارت های غیر شناختی که برای موفقیت در محیط لازم است را شامل می شود.
تست هوش هیجانیِ بار-آن که از آن با عنوان هایی مانند تست EQ، تست هوش عاطفی و تست هوش احساسی نیز یاد می شود به بررسی ۱۵ عامل هوش هیجانی یعنی استقلال، خود ابرازی، عزت نفس، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، روابط بین فردی، مسئولیت پذیری اجتماعی، همدلی، قدرت حل مسئله، انعطاف پذیری، واقعگرایی، تحمل فشار روانی، کنترل تکانش، شادمانی و خوش بینی می پردازد.
توانایی پیش بینی تست EQ بار–آن
مدل تست هوش هیجانی بار-آن تاثیر معناداری بر موارد زیر دارد:
۱- سلامت جسمی
۲- عملکرد شناختی، اثربخشی تعلیمی و آموزشی، عملکرد تحصیلی و تصمیم گیری شغلی
۳- عملکرد شغلی و رهبری، رضایت شغلی و اثربخشی سازمانی
۴- خلاقیت و تفکر نوآورانه
۵- سلامت روان و بهزیستی
آزمون نئو (NEO)
این پرسشنامه مناسب افرادی است که ۱۷ سال یا بیشتر دارند و سوالات آن را هر فردی با داشتن حداقل سواد, در حد تحصیلات بالاتر از دوره ابتدایی می تواند پاسخ دهد. همچنین این تست فقط بر روی افراد بهنجار قابل اجرا است؛ افرادی که مبتلا به اختلالاتی چون حالات روان پریشی و زوال عقل هستند به گونهای که این حالات توانایی آنها را در تکمیل فرم گزارش شخصی تحت تاثیر قرار می دهد، نباید پرسشنامه را تکمیل نمایند؛ بنابراین هدف عمده آزمون نئو بررسی ویژگی های سالم شخصیت می باشد.
تاریخچه آزمون نئو
زیربنای نظریه آزمون نئو، نظریه پنج عاملی شخصیت است که به پنج عامل بزرگ نیز معروف می باشد. این نظریه در اواخر دهه ۸۰ میلادی توسط دو دانشمند به نامهای کاستا و مَک کِری ارائه شد و تاکنون چند بار مورد ارزیابی قرار گرفته است. نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی نئو بر مبنای راهبرد آزمون سازی خردگرا – تجربی تهیه شده است که بر اعتبار سازه تاکید دارد.
۵ عامل اصلی یا بزرگ شخصیت عبارتند از:
۱– عصبیت (N) یا بی ثباتی هیجانی Neuroticism
شاخص عصبیت دربرگیرنده عناصری از آسیبپذیری یا ناخوش احوالی روانشناختی است. از آنجا که هیجان مخرب در سازگاری فرد و محیط تاثیر دارد، در زن و مردی که نمره های بالا بگیرند، احتمال بیشتری وجود دارد که دارای باورهای غیر منطقی و قدرت کمتری در کنترل تکانه ها داشته باشند و همچنین درجه انطباق پذیری ضعیفتری با دیگران و شرایط فشار روانی را نشان میدهند
۲- برونگرایی (E) Extraversion
افرادی که در این مقیاس نمره بالایی میگیرند اجتماعی، قاطع، فعال، حراف، اهل گفتگو و دوستدار دیگران هستند. به شرکت در اجتماعات و مهمانی ها علاقه داشته و هیجان و تحرک را دوست دارند و بر آنند که به موفقیت در آینده امیدوار باشند. بازاریاب های موفق نمونه ای از این افراد هستند
۳– باز بودن به تجربه (O) Openness Experience
افرادی که نمره بالا در این شاخص دارند انسان هایی هستند که در باروری تجربه های درونی و دنیای پیرامون کنجکاو بوده و زندگی سرشار از تجربه دارند. این افراد طالب لذت بردن از نظریه های جدید و ارزش های غیر متعارف هستند و در مقایسه با افراد بسته، احساسات مثبت و منفی فراوانی دارند. این افراد معمولاً افراد خلاقی هستند و تفکر واگرا دارند
۴– توافق (A) Agreeableness
این شاخص بر گرایش های ارتباط بین فردی تاکید دارد. فرد موافق نوع دوست است و با دیگران احساس همدردی میکند و مشتاق به کمک به آنان است و اعتقاد دارد که دیگران نیز با او همین رابطه را دارند
۵– وجدان گرایی (C) Conscientiousness
دو ویژگی عمده کنترل تکانه ها و تمایلات و به کارگیری طرح و برنامه در رفتار، برای رسیدن به اهداف مورد بررسی در این شاخص قرار می گیرد. فرد دارای نمره بالا در این شاخص دارای هدف ها و خواسته های قوی و از پیش تعیین شده است. این افراد دقیق، قابل اعتماد و وقت شناس هستند.
پنج عامل مورد بحث نشانگر ابعاد اساسی تشکیل دهنده زیربنای ویژگیهای شخصیت هستند که هم در محدوده کلام و هم در محدوده پرسشنامه های روانشناختی می توان آنها را ارزیابی کرد.
از این آزمون به صورت گستردهای در مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره شغلی و استخدام کارکنان استفاده می شود.
آزمون ۱۶ عاملی کتل (Catell)
آزمون کتل در زمینه های مختلفی کاربرد دارد از قبیل: انتخاب شغل و رشته، انتخاب پرسنل، مداخلات درمانی، مشاوره ازدواج و مشاوره تحصیلی
کتل روانشناس انگلیسی در طی سه دهه به کمک پرسشنامه ها و آزمون های شخصیت و مشاهده رفتار در شرایط واقعی زندگی، گسترده ترین مطالعه را درباره صفات شخصیت انجام داد.
نظریه شخصیت کتل یکی از مباحث مطرح در روانشناسی میباشد.
۱۶ عامل آزمون کتل
در این آزمون کتل ۱۶ عامل یا صفت را به عنوان صفات عمقی شخصیت شناسایی کرد:
عامل A- ادواری خویی – گسیخته خویی )مردم آمیزی – مردم گریزی(
عامل B- هوش عمومی – نارسایی عقلی )استدلال انتزاعی – استدلال عینی(
عامل C- نیرومندی من – نِوروز گرایی عمومی) پایداری هیجانی – ناپایداری هیجانی(
عامل E- سرزندگی – دلمردگی
عامل G- خُلق استوار – نارس و وابسته )با وجدان – مصلحت گرا(
عامل H- ادواری خویی متهورانه – گسیخته گویی اساسی )جسور – ترسو(
عامل I- حساسیت هیجانی – زمختی رشد یافتگی )حساس، نرم خو – غیر حساس، یک دنده(
عامل L- گسیخته خویی پارانویا گونه – در دسترس بودن اعتماد آمیز )شکاک – زودباور(
عامل M- کولی گری – رغبت های عملی )خیال پرداز – اهل عمل(
عامل N- ظرافت کاری – سادگی بی ظرافت ) رک گویی و صراحت – حفظ حریم خصوصی(
عامل O- بی اعتمادی اضطرابی – اعتماد توام با آرامش ) مستعد احساس گناه – اطمینان به خود(
عامل Q1- تجربه گرا – محافظه کار / باز بودن نسبت به تغییر
عامل Q2- خودکفایی – ناتوان در اخذ تصمیم )مسلط به خود -متکی به دیگران(
عامل Q3- مهار کردن اراده – پایداری خلق و خو )کمال گرا – اختلال مدارا(
عامل Q4- تنش عصبی )مضطرب -آرام(
یکی از نکات مهم در مورد این تست تفسیر آن می باشد. گاهی چند عامل با هم ترکیب شده و معنای دیگری از تست استخراج می شود، بنابراین بهترین راهکار مراجعه به روانشناس است زیرا تفسیر تست توسط خود شخص با سوگیری همراه و دقت بالینی ندارد.
آزمون شخصیتی چند وجهی مینه سوتMMPI
پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا، پرسشنامه استانداردی برای فراخوانی دامنه گستردهای از ویژگیهای خود توصیفی و همچنین مشهور ترین و پرمصرف ترین پرسشنامه شخصیتی است که به عنوان یک ابزار عینی برای تشخیص بیماری های روانی تدوین شده است.
این پرسشنامه در سال ۱۹۴۳ به وسیله هاتاوی و مک کینلی در دانشگاه مینه سوتا ساخته شد و برای اجرای آن افراد باید حداقل ۸ کلاس سواد داشته باشند.
با ارزش ترین کاربرد این آزمون تفکیک افراد نابهنجار به طور عام و تعیین شدت کلی ناراحتی به طور خاص است. این پرسشنامه در حال حاضر بیشتر از سایر پرسشنامه ها رواج دارد. رواج آن به خاطر داشتن ریشه های بالینی و برتری فنی نسبت به سایر آزمون های روانی است.
آزمون روانی MMPI دارای ۳ مقیاس روایی و ۱۰ مقیاس بالینی می باشد.
مقیاس های روایی
این سه مقیاس نگرش آزماینده را نسبت به تست نشان میدهد.
۱– مقیاس دروغ یاب
سوالات این مقیاس شامل توصیف عیب های نسبتاً جزئی که بیشتر مردم از اعتراف به آنها ترسی ندارند می باشد. این مقیاس معمولاً نشان می دهد که شخص تا چه اندازه سعی میکند به شیوه ای آشکار خود را خوب جلوه دهد
۲– مقیاس احساس بد یا نابسامدی
این مقیاس میزان پاسخ های نامتداول و غیرعادی )استثنایی( را می سنجد. در مشخص کردن بی سوادی، تمارض، هول، اغتشاش شعور، سایکوز و فرآیند های شخصیتی این مقیاس مهم است
۳– مقیاس اصلاح
این مقیاس مهمترین مقیاس روایی است که حالت دفاعی داشتن )مقاومت( و محافظت از خود را اندازه گیری می کند، بنابراین بعضی از همان رفتارهای مقیاس دروغ یاب را، اما ظریف تر و دقیق تر مورد اندازه گیری قرار می دهد
مقیاس های بالینی
این مقیاس ها بیانگر آسیب و اختلالات روانی و شخصیتی هستند.
۱– مقیاس خود بیمار انگاری
این مقیاس نشاندهنده نگرانی های جسمی و اشغال ذهنی با اعمال بدنی است
۲– مقیاس افسردگی
این مقیاس بازتاب افسردگی به عنوان یک اختلال خلق است و به خودپنداره ضعیف، بدبینی و ناامیدی مربوط می باشد
۳– مقیاس هیستری
این مقیاس مقدار انکار مردم در مواجهه با مشکلات را اندازه گیری می کند، یعنی نسبت دادن تعارض های روانی به جسم )واکنش جسمانی( در قبال فشارهای روانی
۴– مقیاس انحراف جامعه ستیزی
این مقیاس اطلاعات خوبی در مورد کیفیت روابط بین فردی به دست می دهد. هدف این مقیاس بررسی سطح کلی سازگاری اجتماعی فرد می باشد
۵– مقیاس همجنس خواهی
این مقیاس گرایش به همجنس و گرایشات جنسی بالا را بررسی میکند
۶– مقیاس پارانویا
این مقیاس گوش بزنگی، حساسیت، تفکر هذیانی، عدم اعتماد و سوء ظن را می سنجد
۷– مقیاس ضعف روانی
این مقیاس برای ارزیابی صفات اضطرابی و وسواس عملی طرح ریزی شده است و معمولاً اضطراب مزمن را اندازه گیری می کند و به ترس، اعتماد به نفس پایین، حساسیت بی مورد و دمدمی بودن مرتبط است
۸– مقیاس اسکیزوفرنی
این مقیاس افکار عجیب و غریب و تحریف واقعیت، توهم و هذیان، بیگانگی با واقعیت و در عین حال از خود بیگانگی، اختلال در هویت خویشتن و انزواجویی را می سنجد
۹– مقیاس نیمه شیدایی
این مقیاس اطلاعاتی در مورد میزان شدت صفات شیدایی به دست می دهد. نشانه های کلاسیک شیدایی و از جمله خلق بالا و بیثبات، تحریک روانی حرکتی و پرش افکار در این مقیاس سنجیده می شود. در عین حال به نظر میرسد این مقیاس نشان دهنده صفات شخصیتی خودشیفتگی است
)۰( مقیاس درونگرای اجتماعی
این مقیاس کم رویی، منزوی شدن، کم حرفی، احساس ناامنی در بین مردم و هراس اجتماعی را نشان می دهد
آزمون روانی دیسک (DISC)
یکی از پرطرفدار ترین تست های روانشناسی که کاربردهای بسیاری در جنبه های مختلف زندگی مثل توسعه فردی، خانوادگی، شغلی و سازمانی دارد تست دیسک است.
این آزمون که توسط ویلیام مارستون در سال ۱۹۲۰ پایه ریزی شده و بعدها توسعه یافت، به ما کمک میکند تا در درجه اول نسبت به ویژگیهای شخصیتی، اولویت ها و انگیزه های خود شناخت پیدا کنیم و بعد از درک بهتر خود با دیگران تعامل بهتری داشته باشیم.
این آزمون ویژگی های مهم رفتاری را به چهار گروه تقسیم کرده است.
۱– سلطه گر
این افراد خودمدار، مصمم، خودرای، قوی و با اراده هستند و بیشتر صحبت کرده و کمتر گوش میکنند
۲– تاثیر گذار
این افراد متقاعد کننده، با سیاست و پر تحرک هستند و بیشتر صحبت کرده و کمتر گوش می کنند
۳– باثبات
این افراد پرسشگر، ثابتقدم، مشورتی، صبور، محافظه کار و مخالف تغییر هستند
۴– وظیفه شناس
این افراد قانون مدار، ساختار یافته، دقیق، محتاط و با سیاست هستند
منابع
نظریه و کاربرد آزمونهای هوش و شخصیت، حسن پاشا شریفی
کاربرد آزمونها، میرسعید جعفری، جعفر ثمری
مبانی نظری و فنون کاربردی، هادی بهرامی
- رضوان جعفری درمانگر زوج و خانواده