من معتقدم ازدواج نیازمند طی کردن مسیری است که شناخت – عشق – ازدواج است نه مسیری که عشق – ازدواج – شناخت.
اصولاً افرادی که عاشق هم میشوند بعد از ازدواج با مشکلاتی روبرو میشوند. چرا که اول عاشق شدند بعد ازدواج کردن و در زیر سقف آسمان به شناخت نرسیدهاند بعد از ازدواج تازه به شناخت رسیدند پس بهتره شناخت قبل از ازدواج باشد. شناخت پیدا کنید بعد ازدواج کنید و اگر هم عاشق شوند صبر کنند به شناخت کافی برسند زیر یک سقف بروند. افراد برای ازدواج دلایلی دارند این دلایل درست یا نادرست است.
دلایل درست ازدواج:
1. پیدا کردن شریک زندگی و شریک عاطفی
2. پیدا کردن تجربه والدی زیر پوشش ازدواج
دلایل نادرست ازدواج:
1. فرد علیه خانواده شورش می کند. خشم دارد، به خانواده می خواهد ثابت کند حرف حرف من است.
2. فرد می خواهد از خانواده خود انتقام بگیرد.
3. شکست عاطفی خورده دنبال این است که به پارتنر خود ثابت کند. از تو بهتر پیدا کردم یا دیدی چقدر زود وارد رابطه شدم، تو لیاقت منو نداشتی.
4. فرار از تنهایی
5. مشکلات خانواده
6. فشار اجتماع که از از سن ازدواجت گذشته، تو بچه دار نمی شی
7. دلش به حال طرف مقابل میسوزد از روی ترحم میخواهد با او ازدواج کند.
8. طرف موقعیت اقتصادی بالایی دارد. به خاطر جذابیت اقتصادی میخواهد ازدواج کند. دیگه کاری نداره مناسبه هم هستیم یا نه.
9. به دست آوردن استقلال_ پدر و مادر زیاد کنترل و سختگیری دارند میگه بزار از این خونه برم و مستقل شم.
افرادی که با این نگاه دواج میکنند منجر به شکست میشوند.
من می خواهم ازدواج کنم؟ کجا آشنا شوم؟
برای ازدواج محیط های متعددی وجود دارد و هر محیطی ریسک فاکتورهای خود را دارد. ( ریسک فاکتور یا عوامل خطرساز)
1. افراد ممکن است در محیطهای تصادفی و اتفاقی یا پاساژها_ رستوران_ مسافرت یا به قول خود جوانها (دور دور کردنها با هم آشنا شوند)
2. بعضی افراد در فضای مجازی مانند: تلگرام_ اینستاگرام_ کلاب هاوس آشنا میشوند.
3. بعضیها به واسطه معرفی افراد آشنا میشوند.
4. امروزه برخی در سایتهای همسریابی دست به انتخاب همسر میزنند
5. عدهای هم در محل زندگی تحصیل محل اشتغال همانیها با هم آشنا میشوند (دوستان_ خانواده)
مسئله ما کجا آشنا شدن نیست_ مسئله ما هدف از آشنا شدن است؟
برنامه من چیست؟
هدف از آشنایی
بعضی ها دنبال شریک جنسی و روابط کوتاه مدت هستند.
بعضی ها دنبال شریک زندگی در روابط بلند مدت هستند (ازدواج)
افراد بعد از آشنایی، هدف خود را اعلام کنند
من چه هدفی از آشنایی دارم؟
روی سخن امروز من با کسانی است که قصد رابطه بلند مدت و ازدواج دارند.
مراحل گذر از تجرد ( دنیای مجردی) به سمت تأهل ( ازدواج)
1. آمادگی روانی – جنسی – اقتصادی – جسمی – اجتماعی داشته باشم. تا بتوانم ازدواج کنم.
من اگر درگیر افسردگی شدید اضطراب_ وسواس باشم در ازدواج موفق نمیشوم قبل از ازدواج خود را درمان کنم؛ من اگر با کسی در ارتباط بودهام و قصد ازدواج ندارم تکلیفم آن رابطه را مشخص کنم میتوانم با فردی دوست باشم و همزمان با کسی دیگر مشغول مذاکره برای ازدواج و مراسم خواستگاری باشم. از رابطه عاطفی قبلی باید بیرون بیایم چند ماهی بگذرد و بعد وارد رابطه دیگری شوم.
از نظر اقتصادی آیا آمادگی تشکیل خانواده دارم؟
2. مرحله آشنایی در بسترهای مختلف که گفته شد انجام میگیرد. گفتگوی اساسی را انجام دهند و ببینند دیدگاهها_ توقعات_ انتظارات_ اعتقادات همخوان هست یا نه؟ افق دید این دو نفر یکی هست؟ مرحله شناخت و آشنایی 6_3ماه زمان میبرد.
در ازدواج افراد دنبال کیس مورد نظر هستند، امّا سوال این جاست.
آیا خودم کیس مورد ازدواج هستم؟ آیا من به درد زندگی مشترک میخورم؟ آیا اعتقادات من با فرد مورد نظر هم سوء هست؟
افراد گفتگوی هدفمندی داشته باشند.
چه گفتگویی؟
از مشاور پیش از ازدواج کمک بگیرند تا فرد را بهتر بشناسند. مشاور فردی بی طرف است. رابطه آن ها را اسکن می کند تا به شناخت عمیق برسند. شخصیت آنها را بررسی می کند.
در کشور ما دیدگاه هایی برای ازدواج وجود دارد:
1. دیدگاه سنتی 2. دیدگاه مدرن 3. دیدگاه مدرن و سنتی(ادغام این دو دیدگاه)
1. در دیدگاه سنتی می گه دختر خانم در خانه بنشین آقا پسر به همراه خانواده بیاد خواستگاری
2. دردیدگاه مدرن می گه ما خودمون همدیگرو پیدا می کنیم. علاقه مند می شویم. ازدواج می کنیم. مهم خودمون هستیم. خانواده مهم نیست.
این دو دیدگاه ضعف ها و قوت خودش و داره.
ضعف ما چی هست؟ قوت ها چی هست؟
دیدگاه سنتی چه ضعفی داره؟ مدرن چیست؟
دیدگاه سوم و مناسب ادغام این دو دیدگاه است ( هم سنتی هم مدرن)
پاسخگوی نیاز جوان امروز نسبت دیدگاه سنتی .
خانواده هم دیدگاه ازدواج مدرن را نمی پذیرد.
در این دیدگاه می گه خودتون پیدا کنید و سریع به خانواده اعلام کنید.
پدرومادر (هردو) در جریان انتخاب و آشنایی شما باشند.
وقتی این دو دیدگاه باهم ادغام می شوند و خانواده هم در جریان آشنایی قرار می گیرد. مطلوب تر است. با یم تیر دو نشان می زنیم. هم والدین راضی هستند. هم جوان امروز می پسندد. پس اگر با کسی آشنا شدی سریع خانواده را در جریان قرار بده نه این که بعد از ۳ سال خانواده مطلع شوند.
- مسئله بعدی برای این که ازدواج کنیم ، علاوه بر هدف از ازدواج باید خودشناسی داشته باشیم. من اگر خودشناسی بلد باشم می توانم دیگری را بشناسم.
اهداف من ازازدواج چیه ؟
انتظارات من از همسر آینده ام چیه؟
حساسیت چیه؟
خط قرمز من؟
من تو زندگی دنبال چی هستم؟
علایق چیه؟
اعتقادات من چیه؟
پاسخ به اینها می شود خودشناسی. و اگر من موفق به خود شناسی شوم می توانم طرف مقابل خود را بشناسیم.
در مشاوره پیش از ازدواج، مشاور پسر و دختر را به شناخت عمیق از هم می رساند.
پسر و دختر با هم آشنا می شوند. خانواده هم در جریان است ( انشاالله) منظور از خانواده هم پدر است هم مادر نه مادر به تنهایی نه فقط خواهر و برادر بلکه منظور پدرومادر هر دو اطلاع داشته باشند.
مدت زمان آشنایی چند ماه طول می کشد پس عجله نکنید.
بعضی از پسرودخترها می گویند از کجا شروع کنیم؟ چه سوالاتی بپرسیم؟
1. Warm up صحبت را با چی گرم کنیم؟ اصولا پرسیدن سوالات در دوران آشنایی اولویت بندی دارد. ابتدا برای این که صحبت گرم شود و یخ هر دو طرف باز شود از علایق – سرگرمی ها – تفریحات – اوقات فراغت شروع می شه. اهل ورزش، مطالعه، فیلم،سفر، موسیقی هستی؟
2. باورها – ارزش ها – اعتقادات دینی ( این مهم ترین مسئله است). اختلاف در این دیدگاه بسیار اثرگذار در رابطه پسرودختر است. نمی توان یکی مذهبی یکی اهل نماز شب و دعا و توسل باشه یکی غیرمذهبی یکی اهل حجاب و پوشش باشه دیگری ضد دین و حجاب اعتقادات بسیار مهم است. این دو حرف هم را نمی فهمند. این دو طرز فکر و اعتقاد نمی توانند زیر یک سقف زندگی کنند. هر دو می خواهند دیگری را تغییر دهند. «تو زمان آشنایی گفته بزار بگیرمش درستش می کنم».
پس اعتقادات در گزینش افراد بسیار مهم است.
3. در مورد هیجانات و نحوه برون ریزی آن به رفتار فرد توجه کنیم.
دردوران آشنایی وقتی دعوا می شه چه رفتاری می کنه
پرت کردن؟ فقط می خواهد حرف حرف خودش باشه؟ اصلا گوش میده؟ دنبال مقصر؟ یا دنبال گفتگو؟
4.درمورد توقعات از همسر – در مورد فرزندآوری سوال کنیم.
بعضی از افراد میلی به داشتن فرزند ندارند و در همان جلسات آشنایی عنوان می کنند من علاقه ای به داشتن فرزند ندارم. بعد از ازدواج می گه من گفته بودم من حوصله بچه داری ندارم، فرد می گه من فکرکردم شوخی می کنه ! فکرکردم نظرش تغییر می کنه. این ها در جلسات آشنایی باید در موردش صحبت بشه
5. سوال کنیم و در رفتارش هم ببینیم که با مسائل زندگی چه طور برخورد می کنه؟ وقتی به مشکل برخورد می کنه حل می کنه؟ رها میکنه؟ باخانواده و دوستان مطرح می کنه؟ کمک می گیره؟ یا مسائلش و لاینحل باقی می زاره؟ این خیلی مهم هست. فرد با این سبک رفتاری بعدا در زندگی همین طور عمل می کند. هیچ مسئله ای را حل نمی کند.
این سوالات و مشاهده رفتار او شخصیت فرد را برای ما روشن می کند.
6. انتخاب دوست:
دوست هر کسی معرف شخصیت اوست. چه مدل رفقایی داری؟ دوستان او را ببینیم.
ما خانواده خود را برادر و خواهر خود را انتخاب نمی کنیم اما دوستان خود را انتخاب می کنیم. پس شناخت و آشنایی با دوستان فرد معرف شخصیت اوست.
7. بپرسیم هدف های تو در زندگی چیه؟ چند سال آینده؟ با این سوالات ما متوجه می شویم فرد برنامه ریزی و مدیریت برای خود دارد؟ یا بی برنامه توکل به خدا هر چه پیش آید خوش آيد.
هدف نداشتن در زندگی یعنی بی انگیزه بودن.
8. درمورد خانواده سوال کنیم. اتمسفر خانواده چه طور است؟
فضای خانواده، روابط سرد یا صمیمانه؟ خانواده کلامی هستند یا غیر کلامی؟ محبت و بروز میدن یا نه نشون نمیدن؟
رابطه با خانواده پدر بیشتر؟ یا مادر؟
خانواده خیلی خیلی مهم است. چیزی که دخترن و پسران فکر می کنند مهم نیست. ما فقط خودمون با هم باشیم کافی است.
9. سوال کنیم وظیفه یک زن چیه؟ وظیفه مرد چیه؟ قدرت دست مرد باشه یا زن؟ به نظرت عقل زن بشتره یا مرد؟
تو خانواده های مردسالار قدرت- عقل و دست مرد می دونند و زن جایگاهی در تصمیم گیری نداره شما با این سوال پی می برید این فرد چه تفکر داره؟
10. درمورد اشتغال خانم ها سوال کنید. من شاغل هستم. زحمت کشیدم. شغلم را دوست دارم. فرد با شاغل بودن همسر مشکل داره یانه؟
11. درمورد مسائل مالی – جهیزیه – عروسی – مهریه – خونه کجا باشد صحبت کنیم.
در مسیر آشنایی هر چیز که برای ما مهم است پرسیده شود. اطلاعات لازم را به دست آوریم. خانواده خیلی مهم است. از خانواده و تجربه آنها استفاده کنیم. علاوه بر شناخت تحقیق کنیم از متخصص کمک بگیریم برای شناخت بیشتر عاقلانه انتخاب کنیم و عاشقانه زندگی کنیم.
- گاهی پسر و دختر سوالات کافی نمی پرسند چون نمی دانند چه بپرسند. از جواب می ترسند. او از من می پرسد من چه جوابی دهم؟ نمی پرسم تا او هم نپرسد. هر مسئله ای – هر مسئله ای که برای من مهم است پرسیده شود.
- گاهی پسرودختر علائم هشدار را می بینند ولی ایگنور می کند. نادیده می گیرد. اگر از انتخاب خود نگرانی – ته دلت راضی نیست دلشوره داری حتما حتما به مشاور پیش از ادواج مراجعه کن. خیلی عجولانه بدون شناخت کافی ازدواج نکن.
- گاهی پسرودختر فقط به یک بعد توجه می کنه مثلا زیبایی- مثلا وضعیت مادی به ویژگی های دیگه توجه نداره . و این اشتباه .
- گاهی در رابطه پسرودختر در دوران آشنایی هم بحث و جدل وجود داره. فرد می گه ما ده بار تا حالا دعوا کردیم دوباره آشتی کردیم. این افراد به خود وعده می دهند درست می شه. بعد از ازدواج خوب میشه اکی می شه. در صورتی که بعد از ازدواج همه مشلات پر رنگ تر و هایلایت می شه.
- اشتباه دیگر در دوران آشنایی اسن است که میخواهند طرف مقابل را تغییر دهد لاغر است برو چاق شو،کچل است برو مو بکار، شغلت را عوض کن، عزیزان ما نمی توانیم افراد را تغییر دهیم. ما فقط می توانیم خود را تغییر دهیم. پس اگر در پی تغییر فرد هستیم اشتباه می کنیم هیچ وعده تغییر را قبول نکن و منتظر تغییر فرد بعد از ازدواج ترک کند هیچ قولی قبول نیست. من می گم این فرد با این ویژگی هایی که الان داری می بینی با همین ظاهر – با همین وضعیت شغلی آیا حاضری باهاش ازدواج کنی؟ اگر تغییر نکنه تو باختی. خودت را مقصر بدون.
ازدواج درمانگاه نیست، همسر هم درمانگر نیست.
ازدواج کمپ اعتیاد نیست، که فرد با ازدواج ترک کند.
فرد بیمار روحی است، نیاز به درمان دارویی دارد. پرخاشگر است خانواده می بینه فرزندش شب دیر میاد خونه. درگیری و خشونت داره می گه ازدواج کنه خوب می شه.
ازدواج می کنه خوب نمی شه خانواده میاد می گه بچه دار بشه خوب می شه سرگرم می شه. و این گونه است که یک نسل را خراب می کنیم. حواسمان باشد که با فکر تغییر و ایجاد سلامتی برای یک نفر ازدواج نکنیم این اشتباه است.
در ازدواج دنبال سوپر من نباشیم. قرار نیست من با فردی ازدواج کنمم که تمام مشکلات من را حل کند. ازدواج تلاش دو طرفه است. قرار نیست کسی همه مسائل من را حل کند.
ازدواج این نیست که من یک نفر را نجات دهم. من که ناجی نیستم. ازدواج این نیست که فرد بیکار است. 40 سال دارد شغل ندارد و بعد از ازدواج می خواهد دنبال شغل بگردد . ازدواج بنگاه کاریابی هم نیست. بعضی پسرها می گویند تو با من ازدواج کن من قول میدم از فردا برم سرکار.
چشم خود را باز کنید.
ازدواج بخشی از نیازهای من را پاسخ می دهد نه همه نیازهای من ازدواج معجزه نمی کند. افراد آنچه را که از خانواده دریافت نکرده اند در ازدواج طلبکارند.
درخانواده محبت ندیده در ازدواج می خواهد طرف مقابل به او فقط محبت کند در نتیجه با اولین کلمات محبت آمیز گول میخورد و دیگر به بیقه شخصیت فرد توجه نمی کند.
خانواده حرف او به رسمیت شناخته منشده در ازدواج دنبال این است که حرف حرف من باشد.
ازدواج موفق
ازدواج موفق یعنی من خودم آمادگی ازدواج را داشته باشم و بتونم زندگیمو مدیریت کنم و بعد طرف مقابل را بشناسیم. انتظارات من از زندگی و ازدواج واقع بینانه شد نه غیر واقع بینانه ازدواج مناسب یعنی من به دل او بشینم او هم به دل من بشینه.
ازدواج مناسب یعنی برای هم جذابیت ظاهری داشته باشیم تناسب خانوادگی داشته باشیم. از نظر فرهنگی اقتصادی خانوادگی داشته باشیم. از نظر فرهنگی اقتصادی به هم بخوریم. مهارت های گفتگو و صمیمیت را بلد باشیم و متعهد در رابطه باشیم.
چرا زوج ها طلاق می گیرند؟
زوج ها رضایت از زندگی ندارند. پایداری ازدواج پایین استو در ازدواج سفید رضایت بالاست ولی پایداری پایین است این ناپایداری و بلا تکلیفی رضایت را پایین می آورد. در ازدواج موفق هم پایداری و هم رضایت بالاست.
در کشور ما در هم تنیدگی خانوادهها بالاست. خانواده بسیار مهم است. ما مثل کشورهای دیگر نیستیم که از ۱۴ سالگی مستقل شویم. ایران فرمول خود را دارد. اگر دو نفر با هم آشنا شوند و ازدواج داشتند خانواده را در جریان بگذارند، در خانواده رشد میکنیم در خانواده ازدواج میکنیم و در خانواده میمیریم. پس تنیدگی و ارتباط بالاست چرا اصرار بر معاشرت خانوادههاست؟
ازدواج وصلت دو خانواده است. فقط وصلت دو نفر نیست، ابتدا خانواده همدیگر را میبینند. جلسه آشنایی و شناخت خانوادهها نباشد، نه جلسه خواستگاری، خانوادهها با هم آشنا شوند سبک و سیاق هم را ببینند. ازدواج وصلت دو خانواده است. دو فرهنگ_ ما زخمها_ الگوها_ را از خانواده میآموزیم.
ما در خانواده زندگی نمیکنیم خانواده درون ما زندگی میکند.
خانواده ریشه فرد است اوقات تلخ و شیرین خانواده در فرد تاثیر دارد تجربههای زندان_ خیانت_ خوشی_ ناخوشی_ طلاق_ اعتیاد_ موفقیت والدین تاثیرات مثبت و منفی دارد. ریشه ما در خانواده است.
- اگر خانواده مخالفت کردند چه کنیم؟
توصیه این است این پدرومادر تجربه و درایت دارید اگر مخالفت می کند شما گارد نگیرید. اعتماد سازی کنید. زودتر خانواده را در جریان قرار دهید نه بعد از 3 سال به آنها اطلاع دهید. خودتان آرامش داشته باشید استدلال منطقی پدرومادر را بشنوید. آن ها تجربه دارند اگر می گویند ما اختلاف طبقاتی داریم. از نظر اعتقادی – اقتصادی مناسب هم نیستید.
گوش کنیدبروید دنبال پرس و جو،از کسانی که ازدواج کرده اند و تجربه ازدواج های این مدلی داشتند بپرسید بعد از چند سال زندگی آن ها چگونه است.
اگر نگرانی آن ها غیر منطقی بود مثلا قدش کوتاه است این منطقی نیست با گفتگو دل آن ها را نرم کنید.
قبل از ازدواج افراد یا وابسته اند یا دلبسته هم
وابستگی بیمارگونه است. یا دلبسته هم هستیم یا وابسته شده ایم.
در وابستگی فرد میگه:
تو نباشی من میمیرم، فرد احساس کنترل گری و تملک دارد، ناامنی دارد، آزادی را از تو می گیرد، بسیار چسبنده است، احساسات شدید و خودخواهانه است، به بهانه دوست داشتن کنترل می کند. صبح زود صبح بخیر – ظهربخیر- عصربخیر- نصف شب بیخر. فرد میگه چه قدر منو دوست داره ذوق زده میشه ولی بعد از مدتی خسته می شود. او دائم شما را چک می کند. محدودیت ایجاد می کند. میگه اگر منو دوست داری دانشگاه نرو، جون من نرو، خوب تو این همه تلاش کردی دانشگاه قبول شدی پس خودت چی میشی؟ اینها نشانه های وابستگی و خطر رابطه است به هم عادت کردی. جرأت بیرون اومدن از رابطه را نداری. می ترسی.
اما دلبستگی:
دلبستگی باعث رشد است. محدودیت ایجاد نمی کند. احساس آرامش می دهد. حس خوبی داری، فرد مزاحم تو نیست، کنترل نمی کند،
از خودت بئرس من حالم در این رابطه خوب است؟ من احساس امنیت می کنم؟ یا تنش و محدودیت دارم؟
چرا بعضی ها سریع عاشق می شوند و وابسته؟
1.فرد رشد عقلی ندارد، ما با قد بلند-کوتاه فکر روبرو هستیم. 35 سال دارد اما از نظر عقلی مثل جوان 17 ساله است.
این افراد توجه و محبت می خواهند. مثل اسفنج توجه و محبت را جذب می کنند. این افراد ناپخته روی هیجانات خود کنترل ندارد. زود از کوره در می روند. شکست را تحمل نمی کنند. گفتگو را مدیریت نمی کند. توانایی ندارد، به تعهد خود بماند. خودزنی می کند، خود را تهدید به خودکشی می کند، اینها علامت است، نشانه است، بیرون آمدن از یک رابطه سمی دستاورد است نه شکست.
اگر این نشانه ها را دیدید ازرابطه فرار کنید. نه این که بمانید و تیمار کنید. ما بیرون از ازدواج – زیر سقف آسمان این نشانه ها را می بیبینم. ولی انکار می کنیم. خود را فریب می دهیم، توجیه می کنیم، خوب میشه؟ بزرا ازدواج کنم!! متأسفانه
نشانه های هشدار در رابطه
1. فرد در مورد خود و خانواده اش اطلاعات نمی دهد یا از پاسخ دادن فرار می کند.
2. بسیار مطیع خانواده و دوستان است. قدرت تصمیم گیری ندارد. به استقلال فکری نرسیده است.
3. در مسائل عاطفی یا تو را بمباران عاطفی می کند یا خساست عاطفی دارد ( هر دو خطرناک است)
4. دنبال ایجاد رابطه با دیگران است و توجیه می کند تو برای من چیز دیگری هستی پس اونها چی هستند؟!
5. همه جا می خواهد حرف حرف خودش باشد.
6. یا خود را با دیگران مقایسه می کند یا تورا با دیگران مقایسه می کند.
7. وسیله پرت می کند، فحاشی می کند، تحقیر می کند، هیجانات خود را مانند کودک بروز می دهد.
ما این نشانه ها را می بینیم اما متأسفانه چشم پوشی می کنیم.
وقتی از زوجی که برای طلاق می آیند می پرسیم.
این چیزهایی که امروز گله و شکایت داری آیا تو دوران دوستی و نامزدی هم دیدی؟ همه می گویند بله دیدم
فکر کردم درست می شود. فکر کردم تغییر می کند.
- نکته:
اگر دیدم رفتاری در دوران آشنایی و شناخت در دوران نامزدی پر تکرار است همیشگی است ( خود را فریب ندهیم) ظرف همیشه دروغ می گوید و بعد توجیه می کند. ظرف همیشه دعوا می کند. دائم شغل عوض می کند.
چیزهایی که در دوران آشنایی باعث جذاب بودن بوده، چیزهایی که زیر سقف آٍمان برایمان زیبا بوده زیر سقف خانه بلای جان ما بوده است.
مثال: پسر می گوید این دختر بسیار با محب و حیا بود(در دوران آشنایی) برام جذاب بود با او ازدواج کردم.
حالا که ازدواج کرده میگه این دختر ایزوله است. درونگراست، گوشه گیر است، از آدم به دور است.
از دختر می پرسم شما در زمان آشنایی از چه چیز این پسر خوش آمد می گوید خونگرم و اجتماعی و خوش مشرب بود زیر سقف خانه می گوید: این پسر با همه است الا من با همه شوخی و بگو بخند دارد الا من.
آنچه باعث جذب آنها در دوران آشنایی بوده زیر سقف خانه بلای جان می شود. خیلی هوشیار باشیم. چشم و گوش خود را باز کنیم.
بودن رابطه به درون خانواده کمک کننده است. تحقیق کنیم. از محیط کار-همسایگان-از متخصص ازدواج کمک بگیریم. به احساسات خود احترام بگذاریم ولی در کنارش اط منطق و عقل هم کمک بگیریم.
دوره آشنایی هیجان عشق بالاست، هورمون عشق بالاست، بعد از ازدواج بعد از 6 ماه این هورمون پایین می آيد. افراد با شخصیت هم روبرو می شوند. پس نشانه ها و آلارم ها را جدی بگیریم زیر سقف آٍمان در زمان آشنایی به شناخت برسیم وگرنه مشکلات را به زیر سقف خانه می بریم.
گاهی رابطه ای شکل گرفته از کجا بفهمیم این رابطه به پایان رسیده و سوت پایان بزنیم. دختران و پسران ما سال های زیادی از عمر خود را در رابطه قمار می کنند. 5-10 سال در یک رابطه مسموم می مانند چون نمی خواهند با درد جدایی روبرو شوند. دیدم با یکی چت می کند اما به روی خودم نیاوردم آخه دوستش دارم. این عشق بیمارگون است، این عشق آسیب زننده است، عشق قرار است از ما آدم بهرتی بسازد نه بدبخت تر. فردی به نام اشترنبرگ گفته عشق 3 ضلح دارد .
عشق 3 ضلع دارد. 1.تعهد 2. میل و اشتیاق جنسی 3. صمیمیت
1. اگر در رابطه بودی که میل اشتیاق جنسی بالا صمیمیت و تعهد پایین = عشق شهوانی است روی میل جنسی می چرخد. افرادی که خیانت می کنند برای ارضای نیاز جنسی وارد رابطه می شود. نه علاقه هست نه صمیمیت نه تعهد.
2. اگر در رابطه ای جذابیت و میل جنسی پاییت بود صمیمیت بالا تعهد پایین = عشق دوستانه است نمی خواهد ازدواج کند. رفیق هستید.
3. اگر در رابطه میل جنسی پایین بود صمیمیت هم پایین بود تعهد بالا بود = عشق پوچ است طلاق عاطفی زن و مرد هیچ میلی به هم ندارند. هیچ گفتگو و صمیمیتی ندارند فقط برای بچه ها ویترین زندگی را حفظ کرده اند به خاطر آبرو.
4. اگر در رابطه میل و اشتیاق جنسی بالا ، تعهد بالا ، صمیمیت بالا بود این بالاترین و سالم ترین عشق است.
اگر چنین عشقی داری مبارکت باد
و اگر چنین عشقی نداری از رابطه بیرون بیا .
- رضوان جعفری درمانگر زوج و خانواده