والدگری

در فرهنگ ما تربیت کودک به عنوان فرزند پروری شناخته شده است، در حالیکه فرزندپروری ترجمه کلمه parenting به معنای والدگری است.
والدگری یک نقش و رسالت است. مهارت و آموزش می خواهد.
زن و شوهر قبل از فرزند آوری، والدگری را بیاموزند.
مشاوره والدگری پیشگیری است. بخش اول والدگری، کاشت است که در زیر سن زیر شش سال اتفاق می افتد و بخش دوم آن برداشت است که در دوران نوجوانی و جوانی اتفاق می افتد.
اگر مهارت والدگری که پرورش است در ما نهادینه شود در هر جایگاهی که باشیم پدر، مادر و یا همکار پرورش دهنده و اثرگذار خواهیم بود.
والدگری هنری است که ما تکرار پدر و مادر نباشیم و دانش خود را به روز رسانی کنیم.کار مشاوره والدگری آموزش مهارت فرزندپروری است.
والد باغبان است نه صنعتگر.کارش پرورش است.


قبل از والد شدن به چند سوال اساسی پاسخ دهیم:

  1.  چرا باید فرزند بیاوریم؟ این یک سوال وجودی است
  2. اگر پدر و مادری کردن بار اجتماعی نداشت، آیا انتخاب می کردید؟
  3. به والدگری پدر و مادر خود چه نمره ای می دهید؟
  4. دوست داشتید پدر و مادر شما با شما چگونه برخورد می کردند؟
  5. از نظر شما پدر و مادر خوب چه پدر و مادری هستند؟

افرادی که کودکی خشنود دارند اشتیاق بیشتری به فرزند آوری دارند.

 بعضی افراد به خاطر فشار اجتماعی فرزند می‌آورند. فرزندآوری را نشانه قدرت می دانند.

 والدگری موثر این است که پدر پدری کند مادر مادری کند و کودک کودکی.

 کودک در دستان پدر و مادر امانت است.پدر و مادر می توانند هم باعث صعود کودک باشند و هم باعث سقوط او.

اهمیت دوران کودکی

دوران کودکی دوران طلایی است.

 تجربه دوران کودکی عیارش متفاوت است. نوجوانی دوره تعامل با افراد است. شاید پدر و مادر در سالخوردگی مراقبت بیشتری کنند ولی جایگزین دوران کودکی نمی شود.

 هدف والدگری این است که افراد متفاوت از والدین خود عمل کنند. چون با رشد سر و کار داریم خود را به روز رسانی کنیم. والدین مثبت و کارآمد باشیم.

 مشاوره والدگری کمک کند تا افراد دانشی که کسب کنند که تجربیات متفاوت از کودکی خود داشته باشند و تکرار پدر و مادر خود نباشند.

نیازهای اساسی کودکان

  1. امنیت:

والدین باید در دسترس و پاسخگو باشند.امنیت و حمایت داشته باشند. در موقع تنش پاسخگو باشند. والدینی که خود تنش ایجاد می‌کنند، باخته‌اند. کارکرد خانواده این است که تنش‌زدایی کنند.

  • اگر والدین پاسخگوی نیازهای امنیت نباشند طرحواره ها فعال می‌شود. احساس رهاشدگی، اضطراب، نا ایمنی را فعال می‌کنند.

 کودک می گوید: من برای کسی مهم نیستم، کسی مرا دوست ندارد، این افراد وارد رابطه نمی شوند.(طرحواره رهاشدگی)

  • اگر والدین به نیازهای فرزند که تأیید، توجه، حمایت و  محبت بی قید و شرط است پاسخ مناسب ندهند طرحواره بی اعتمادی شکل می گیرد.

 این کودکان در بزرگسالی به کسی اعتماد نمی کنند.وقتی که پدر و مادر با آنها اینگونه رفتار کند دنیا را جای غیر قابل اعتمادی می دانند. شخصیت‌های پارانویا این گونه شکل میگیرند.

  • کودکانی که شرم را تجربه می کنند ادبیات والدین این است که تو نمی توانی، تو بی عرضه هستی، باعث می‌شود که احساس عدم کفایت نقص و شرم و انزوا را تجربه کنند. این کودکان اغلب گوشه گیر، منزوی و کم رو می شوند.

اگر نیازهای اساسی کودکان که محبت و توجه است تامین شود دلبستگی ایمن شکل می‌گیرد و اگر این نیازها برآورده نشود دلبستگی ناایمن شکل می گیرد.

2-نیاز به کفایت:

دومین نیاز اساسی کودکان نیاز به کفایت است.

 اگر والدین کودک را تشویق و حمایت کنند مسئولیت های در حد سن آنها به آنها بسپارند کودک احساس ارزشمندی می کند.اگر سیستم خانواده تشویق گرو و حامی نباشد احساس بی‌کفایتی و وابستگی می کند. پدر و مادر هلیکوپتری که فرزندان را بسیارحمایت می کنند فرزندان وابسته و غیرمسئول تربیت می کنند.

3-نیاز به ابراز گری هیجانات و عواطف:

کودک نیاز دارد ابراز هیجانات داشته باشد. والدینی که می گویند هیس! گریه نکن. نق نزن و اجازه تخلیه هیجانات نمی دهند نیاز کودک را سرکوب کرده اند.این کودک در بزرگسالی بدبین می شود.

4-نیاز به تفریح:

کودک حق دارد تفریح و بازی داشته باشد و بهترین تفریح و بازی حضور پررنگ پدر و مادر در کنار کودک است.

 اگر میخواهید فرزند شما به سمت گوشی و تبلت نرود برای وقت بگذارید و با او بازی کنید.

 این کارها هزینه ندارد. در غیر این صورت کودک برای کاهش درد تنهایی به سراغ پرخوری، گوشی و فضای مجازی می رود.

5-اعمال محدودیت ها:

والدین مقررات و قواعدی بگذارند که در حد سن کودک باشد و روی آن هم پدر هم مادر ثبات داشته باشند. اگر مقررات با مشارکت بچه ها باشد سازگاری بهتری با آن قواعد برقرار می کند. اگر والدین مقررات نگذارند و هیچ محدودیتی در تربیت کودک نباشد سبک های فرزندپروری نامناسب شکل می گیرد.

وجود و یا عدم وجود مقررات و محبت چهار سبک فرزند پروری را تشکیل میدهد:

  1. اگر مقررات سختگیرانه از سوی والدین باشد و محبت بی قید و شرط نباشد، سبک فرزندپروری مستبدانه و خشک شکل میگیرد.

 این کودکان در بزرگسالی افرادی عصبی پرخاشگر و غیر منعطف می شوند. اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی به این سبک فرزندپروری مربوط می گردد.

  • اگر مقررات از سوی والدین نباشد و هیچ محبتی نیز کودکان دریافت نکنند و والدین بر کار فرزندان هیچ نظارت و توجهی نداشته باشند سبک فرزند پروری سهل گیر اتفاق می‌افتد.

 این کودکان نازپرورده لوس با عزت نفس پایین و بی مسئولیت هستند.طرحواره استحقاق در این کودکان شکل میگیرد و از همه متوقع و طلبکارند.

  • اگر مقررات از سوی والدین نباشد و محبت و توجه و حمایت نیز نباشد، کودکان طرد شده و رها شده تربیت می‌شوند.

 این کودکان منزوی، غیر اجتماعی و تنها هستند و در بزرگسالی مستعد اختلال اسکیزوئید هستند . مانند حلزون به دور خود می پیچند و از سبک  اجتنابی دارند

  • اگر پدر و مادر هم نظارت روی تربیت کودک داشته باشند و هم محبت و توجه کنند، فرزندان موفق و دارای عزت نفس بالا  تربیت می‌کنند این والدگری و فرزندپروری مقتدرانه و مشفقانه از کارآمد ترین نوع فرزند پروری است.

والدگری مثبت

 والدگری مثبت الگو و مدل پیشگیرانه است. پدر و مادر باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهند، طرحواره های ناسازگار خود را بشناسند، برای خود والدگری کنند، از طریق دانش و کسب مهارت ها خود را به روز رسانی کنند، برای خود به همسرشان وقت بگذارند، از خود و همسرشان حمایت و مراقبت کنند، به روابط زوجی خود توجه کرده و تعاملات اجتماعی مناسب با خانواده همسر و دوستان داشته باشند.

 پدر و مادر شاد فرزندان شاد تربیت می کنند و پدر و مادر شاکی فرزندان عبوس، نق نقو و شاکی .

والدینی که عزت نفس بالایی دارند می توانند فرزندانی با عزت نفس بالا تربیت کنند.

اصلی ترین نیاز کودک

اصلی ترین نیاز کودک، نیاز به آغوش پر مهر پدر و مادر است. این نیاز ویتامین های روان کودک است و وظیفه پدر و مادر تأمین نیازهای جسمی و روحی کودک است.

 اگر این نیاز ها برطرف نشود کودک در سنین بالاتر با رفتارهای مهر طلبانه دنبال تایید دیگران می رود. عدم امنیت تامین نیازهای عاطفی کودک او را دلسرد و خشمگین می کند.

تاثیر روابط زوجی بر کودک

بسیاری از پدر و مادرها اعتقاد دارند اگر یکی از ما حامی کودک باشد کافی است. در صورتی که کودک به هر دو والد نیاز دارد.

پدر و مادری که با هم ناسازگار هستند احساس ناامنی به فرزند خود می‌دهند. کیفیت زندگی زوجی و کیفیت والدگری رابطه مستقیم دارد.

 اگر تنش های زوجی تکرار شود اثر سوء بر روی کودک می گذارد.

 درگیری های حاوی خشونت کلامی و غیرکلامی منجر به افسردگی در یکی از والدین می گردد.بنابراین آن والد انرژی کافی برای نظارت و تربیت فرزند ندارد و نمی تواند ارتباط موثر با فرزند داشته باشد.

اثر تعارضات در شکل گیری الگوهای ناکارآمد:

اگر در اختلافات یک والد همیشه کوتاه بیاید و یک والد حرف خود را به کرسی نشاند الگوی سلطه گری و سلطه پذیری در کودک شکل می گیرد.

اگر در اختلافات، والدین با گفتگو به حل تعارض و حل مسئله برسند الگوی حل مسئله در کودک شکل می‌گیرد و می آموزد در آینده چطور مشکلاتش را با گفتگو حل کند.

اگر در اختلافات پرخاش، قهر و کلمات نامناسب باشد این رفتار توسط کودک در آینده تکرار می‌شود و با همسالان و دوستان اینگونه رفتار می‌کند.

بد رفتاری کودکان و علت آن

والدین از بد رفتاری کودکان شکایت می کنند.

اگر پاسخ پدر و مادر به بد رفتاری کودکان تحقیر کردن باشد، هدف پشت بدرفتاری کودک انتقام‌گیری است.

اگر پاسخ پدر و مادر به بدرفتاری کودک درماندگی باش،د هدف پشت رفتار کودک بی کفایتی است.

همه اینها به این می رسد که من والد نتوانسته ام نیاز به تعلق کودک را تامین کنم.

وظیفه والد در بدرفتاری کودکان:

پشت بد رفتاری کودکان نیاز به محبت و توجه است که از سوی والد تامین نشده است. والد وظیفه دارد وقتی بد رفتاری کودکان را می بیند آن را در آغوش بگیرد، وقت بیشتری را با او بگذراند و محبت کلامی و غیرکلامی داشته باشد. به کودک توجه و تایید و تشویق نشان دهد و در تربیت کودک با همسر خود هماهنگ و با ثبات باشد.

کودک کامل مغز:

کارآمدترین شکل والدگری تربیت کودک کامل مغز است. نیمکره راست مسئول هیجانات و عواطف است و نیمکره چپ استدلال و منطق.

 اگر والدین به نیازهای اساسی کودک پاسخ مناسب بدهند EQ (هوش هیجانی)کودک بالا می رود و هوش هیجانی کودک رشد می کند.

 اگر به نیازهای اساسی کودک با منطق و مقررات و استدلال پاسخ دهند نیمکره چپ کودک فعال شده و IQ (هوش منطقی) کودک بالا میرود.

 والد هوشمند هر دو نیمکره کودک را پرورش می دهد. هم به هیجانات کودک پاسخ مناسب می دهد و هم به عقل و منطق کودک بها می دهد.

خطاهای رایج والدگری

  1. برچسب زدن به کودک
  2. تنبیه کلامی و غیرکلامی
  3. مقایسه کودکان با برادر خواهر و دوستان
  4. کودک والدگری کند.(جابه جایی نقش) عدم حضور یک والد نقش حضور والد دیگر را مضاعف می کند.

گاهی کودک که خود قربانی است نقش حامی را در حانه به دوش می گیرد.معمولا در خانواده هایی که یکی از پدر و مادر اعتیاد دارند و یا حضور ندارند کودک کودکی نمی کند.

آموزشهای والدگری

  • والدگری نیازمند آموزش است.آن  را امری مقدس بدانیم.
  •  قبل از فرزندآوری آموزش والدگری را بیاموزیم.
  • فرزندپروری را کاری زنانه ندانیم.
  • کودک هم پدر می‌خواهد و هم مادر.
  •  آرزوهای ناکام خود را در کودکان جستجو نکنیم.
  •  والدگری نیازمند عشق است و هنر
  • آگاهی و هوشمندی میخواهد.
  • . روابط قوی با همسر داشته باشیم رابطه زوجی خود را ترمیم کنیم و بعد فرزند بیاوریم .
  • ارتباط بدون خشونت انضباط بدون فریاد را بیاموزیم.
  •  فرزندان خود را بدون قید و شرط دوست داشته باشیم.به آنها به خاطر خودشان توجه کنیم نه دستاوردهایشان

رابطه واقعی والد_کودک زمان درست شکل می گیرد که دو طرفه باشد. اگر کودک با عزت نفس بالا می خواهید سه سال اول زندگی او را دریابید.. از فرزند پروری خود لذت ببرید اگر رابطه با کودک قطع باشد فرزندپروری کاری خسته کننده است. ایجاد رابطه معنادار و لذت بخش با کودک واکسیناسیون کودک از رفتار های پرخطر در دوران نوجوانی است.

نیاز به مشاوره دارید؟ فقط باید فرم زیر را پر کنید

درخواست مشاوره

"*"فیلدهای ضروری را نشان می دهد

نام و نام خانوادگی

دیدگاه‌ خود را بنویسید